تولد و نسب
سید علی خامنهای در ۲۹ فروردین ۱۳۱۸ش (۲۸ صفر ۱۳۵۸ق/ ۱۹ آوریل ۱۹۳۹م)، در خانواده ای روحانی در مشهد زاده شد.
پدر و مادر
پدرش سید جواد خامنهای (درگذشته ۱۳۶۵ش) از مجتهدان عصر خود بود که در نجف متولد شد و در کودکی همراه خانوادهاش به تبریز مهاجرت کرد و پس از آن در حدود سال ۱۳۳۶ق به مشهد رفت. او پس از مدتی به نجف رفت و بعد از تکمیل تحصیلات خود نزد علمای بزرگی همچون میرزا محمدحسین نائینی، سید ابوالحسن اصفهانی و آقا ضیاءالدین عراقی و پس از کسب اجازه اجتهاد به ایران بازگشت و در مشهد اقامت گزید. او ضمن تدریس دروس حوزوی، امامت مسجد صدیقیهای بازار مشهد (مسجد آذربایجانیها) را بر عهده گرفت. او همچنین از امامان جماعت مسجد جامع گوهرشاد بود.
خدیجه میردامادی (۱۲۹۳-۱۳۶۸ش)، مادر آیتالله خامنهای، زنی زاهد، مقید به احکام شرعی، آشنا به آیات قرآن، احادیث، تاریخ و ادبیات خوانده شده است.
اجداد
جد اعلای سید علی خامنهای، سید محمد حسینی تفرشی است و نسب وی به سادات افطسی میرسد. شجره وی به سلطان العلماء احمد، معروف به سلطان سید احمد میرسد که با پنج واسطه از اخلاف امام سجاد(ع) است.
جدش سید حسین خامنهای (حدود ۱۲۵۹-۱۳۲۵ق) از علمای مشروطهخواه و شاگرد عالمانی چون سید حسین کوه کمری، فاضل ایروانی، فاضل شربیانی، میرزا باقر شکی و میرزا محمدحسن شیرازی بود. او پس از بازگشت از نجف به تبریز، به تدریس در مدرسه طالبیه مشغول شد و امام جماعت مسجد جامع تبریز را بر عهده گرفت.
محمد خیابانی، روحانی مبارز و مجاهد عصر مشروطه، شاگرد و داماد سید حسین خامنهای بود.
سید محمد خامنهای (۱۲۹۳-۱۳۵۳ق) مشهور به پیغمبر، عموی آیتالله خامنهای از شاگردان آخوند خراسانی و شریعت اصفهانی بود و از رجال طرفدار مشروطه به شمار میرفت.
آیتالله سید هاشم نجف آبادی (میردامادی) (۱۳۰۳-۱۳۸۰ق)، جدّ مادری آیتالله خامنهای از شاگردان آخوند خراسانی و میرزا محمدحسین نائینی، از مفسران قرآن و امام جماعت مسجد گوهرشاد بوده است. او در پی اعتراض به کشتار مردم در مسجد گوهرشاد در دوره رضاشاه، به سمنان تبعید شد. نسب آیتالله خامنهای از طرف مادر به محمد دیباج فرزند امام صادق(ع) میرسد.
زیستنامه علمی
تحصیل
سیدعلی خامنهای تحصیل را در چهار سالگی از مکتبخانه و با فراگیری قرآن کریم آغاز کرد و همزمان با دوره دبستان، یادگیری قرائت و تجوید قرآن را نزد برخی قاریان مشهد شروع کرد. همزمان با سالهای پایان دبستان، تحصیلات مقدماتی حوزوی را نیز آغاز نمود. وی پس از اتمام دوره دبستان، تحصیل علوم دینی را در مدرسه سلیمان خان ادامه داد و دوره سطح را در مدرسه نواب گذراند. وی بخشی از مقدمات و سطح را نیز نزد پدر خود آموخت. همزمان با تحصیلات حوزوی، دبیرستان را نیز تا سال دوم متوسطه ادامه داد.
در ۱۳۳۴ش، در درس خارج فقه آیتالله سید محمدهادی میلانی حاضر شد. وی در ۱۳۳۶ش طی سفر کوتاهی همراه خانواده به نجف رفت و در دروس مدرسان بنام حوزه علمیه نجف شرکت کرد ولی به دلیل عدم تمایل پدر برای اقامت در آن شهر به مشهد بازگشت و یک سال دیگر در درس آیتالله میلانی حاضر شد و در ۱۳۳۷ش عازم حوزه علمیه قم شد.
آیتالله خامنهای در سال ۱۳۴۳ش به دلیل عارضه بینایی پدر و برای کمک به وی، از قم به مشهد بازگشت و بار دیگر در جلسات درس آیتالله میلانی حضور یافت که تا ۱۳۴۹ش ادامه داشت.
تدریس
سید علی خامنهای از ابتدای حضور در مشهد، به تدریس سطوح عالی فقه و اصول (رسائل، مکاسب و کفایه) مشغول شد و برای عموم مردم نیز جلسات تفسیر برگزار کرد. از ۱۳۴۷ش تدریس درس تخصصی تفسیر را برای طلاب علوم دینی شروع کرد. این دروس و جلسات تفسیر تا ۱۳۵۶ش و قبل از دستگیری و تبعید به ایرانشهر ادامه داشت. جلسات تفسیر در سالیانی از دوره ریاست جمهوری و پس از آن نیز ادامه داشت. پس از رسیدن به رهبری، از ۱۳۶۹ش تدریس خارج فقه را آغاز کرد و تاکنون به تدریس ابواب جهاد، قصاص و مکاسب محرمه پرداخته است. این درس همچنان ادامه دارد.
اساتید
سید علی خامنهای در درسهای مختلف، استادانی داشته است که برخی از آنها عبارتند از:
- سید جلیل حسینی سیستانی، در معالم الاصول.
- سید جواد خامنهای، در شرح لمعه، رسائل، مکاسب و کفایه.
- میرزا محمد مدرس یزدی، در شرح لمعه.
- آیتالله هاشم قزوینی، در رسائل، مکاسب و کفایه.
- آیتالله سید محمدهادی میلانی.
- آیتالله آقا حسین بروجردی.
- امام خمینی
- آیتالله مرتضی حائری یزدی.
- آیتالله سید محمد محقق داماد
- علامه طباطبایی.
آثار علمی
آیتالله خامنهای تحقیق و تألیف را از دوران طلبگی آغاز کرده بود و تقریرات دروس استادان خود را مینوشت. اندیشههای او در مجموعهای به نام حدیث ولایت جمعآوری شده است. کتابهای متعددی نیز به صورت موضوعی از سخنان و پیامهای مکتوب وی گردآوری و منتشر شده است. فلسطین از منظر آیتالله خامنهای، کتابی است به زبان فارسی، نوشته سعید صلحمیرزائی حاوی نظرات و سخنان آیتالله خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ایران درباره فلسطین است. علاوه بر این چند اثر مکتوب شامل تألیف و ترجمه نیز از وی منتشر شده است.
تألیف
آثار تالیفی آیتالله سید علی خامنهای عبارتند از:
- چهار کتاب اصلی علم رجال
- پیشوای صادق
- از ژرفای نماز
- صبر
- روح توحید: نفی عبودیت غیر خدا
- گزارشی از سابقه تاریخی و اوضاع کنونی حوزه علمیه مشهد
- طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن: مجموعه سخنان آیتالله خامنهای است که در رمضان سال ۱۳۵۳ش در مسجد امام حسن مجتبی(ع) مشهد ایراد شده است. در این کتاب، مهمترین پایههای فکری اسلام بر مبنای آیات قرآن تبیین شده است.
- غناء: این کتاب شامل ۷۶ جلسه درس خارج آیتالله خامنهای درباره غِناء است که در سالهای ۱۳۷۸-۱۳۸۸ش ارائه شده است. کتاب مذکور نخستین اثر فقهی وی است که به وسیله «دفتر حفظ و نشر آثار حضرت ایتالله العظمی خامنهای»، در سال ۱۳۹۸ش منتشر شده است. وی در این کتاب بین معنای لغوی(مطلق آوازخوانی) و معنای عرفی(آوازخوانی با کیفیت خاص) غناء تفکیک کرده است. از نظر او غنا بر دو گونه حلال و حرام است؛ غنائی حرام است که مشتمل بر باطل بوده و لهوی و گمراهکننده عن سبیل الله باشد. او همچنین هر آهنگی که انسان را به سمت بی مبالاتی به دین، به سمت گناه و بی اعتنایی به واجب و تکلیف شرعی بکشاند موسیقی حرام است.
- انسان ۲۵۰ ساله، کتابی حاوی بخشهایی از سخنان پراکنده و برخی از نوشتههای آیتالله خامنهای درباره زندگی سیاسی امامان شیعه.
- شعاعی از نیّر اعظم با عنوان فرعی «رهیافتی به منظومه فکری رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت الله خامنهای درباره حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم». این کتاب مجموعهای از سخنان آیتالله خامنهای درباره پیامبر اسلام(ص) است که در موقعیتهای مختلف بیان کرده است. این کتاب را انتشارات سروش در سال ۱۳۸۵ش منتشر کرده است. سال ۱۳۸۵ش از سوی آیتالله خامنهای به نام سال پیامبر اعظم نامیده شده بود.
- آفتاب در مصاف، مجموعه سخنان آيتالله خامنهای درباره امام حسین(ع) و حوادث قبل و بعد از قیام کربلا است. این سخنان از بین بیانات سالهای ۱۳۵۷ تا سال ۱۳۹۰ش او جمعآوری شده است. کتاب را انتشارات انقلاب اسلامی منتشر کرده است.
ترجمه
کتابهایی که آیتالله خامنهای ترجمه کرده، عبارتند از:
- آینده در قلمرو اسلام، نوشته سید قطب.
- صلح امام حسن(ع): پرشکوهترین نرمش قهرمانانه تاریخ، نوشته شیخ راضی آل یاسین.
- جلد اول تفسیر فی ظلال القرآن، نوشته سید قطب.
- مسلمانان در نهضت آزادی هندوستان، نوشته عبدالمنعم النمر.
- ادعانامه علیه تمدن غرب، نوشته سید قطب.
فعالیتهای سیاسی اجتماعی
قبل از انقلاب اسلامی
نقطه آغازین ورود سید علی خامنهای به فعالیتهای سیاسی و مبارزه با نظام سلطنتی پهلوی، دیدار او با سید مجتبی نواب صفوی (میرلوحی) در مشهد بوده است. آیتالله خامنهای در بهمن ۱۳۴۱ش و نیز در ۱۳۴۲ش، واسطه انتقال پیامهای امام خمینی و آیتالله میلانی بوده است.
آیتالله خامنهای در سال ۱۳۴۲ش، در سفری به بیرجند سخنرانیهایی علیه حکومت وقت انجام داد و به همین دلیل در ۱۲ خرداد ۱۳۴۲ش/۷ محرم ۱۳۸۳ق دستگیر و در مشهد زندانی شد. پس از آزادی، آیتالله محمدهادی میلانی با او دیدار کرد. او از جمله روحانیونی بود که در ۱۱ دی ۱۳۴۲ش، تلگرامی به سید محمود طالقانی، مهدی بازرگان و یدالله سحابی که به دلیل حمایت از امام خمینی زندانی شده بودند، فرستاد.
در همان زمان طلاب خراسانی حوزه علمیه قم با هدایت سید علی خامنهای، در اعتراض به ادامه حصر امام خمینی، نامهای به حسنعلی منصور، نخست وزیر وقت نوشته و منتشر کردند که از جمله آنها خود وی و ابوالقاسم خزعلی و محمد عبایی خراسانی بودند.
آیتالله خامنهای در بهمن ۱۳۴۲ش، مقارن با رمضان ۱۳۸۰ق برای تبلیغ و تبیین مسائل نهضت اسلامی راهی زاهدان شد. سخنرانیهای او در مساجد زاهدان باعث دستگیری و انتقال به زندان قزل قلعه شد که در ۱۴ اسفند ۱۳۴۲ش از زندان آزاد شد.
در پاییز ۱۳۴۳ش از قم به مشهد بازگشت.
سید علی خامنهای به همراه کسانی چون عبدالرحیم ربانی شیرازی، سید محمد بهشتی، علی فیض مشکینی، احمد آذری قمی، علی قدوسی، اکبر هاشمی رفسنجانی، سید محمد خامنهای و محمدتقی مصباح یزدی اعضای «گروه یازده نفر» بودند که با هدف تقویت و اصلاح حوزه علمیه قم برای مبارزه با رژیم پهلوی شکل گرفت.
آیتالله خامنهای مدتی در مسجد امیرالمومنین تهران به امامت جماعت پرداخت. در پی دستگیری و تبعید آیتالله سید حسن قمی در فروردین ۱۳۴۶ش که به دنبال سخنرانی ضد حکومت او در مسجد گوهرشاد صورت گرفت، آیتالله خامنهای از آیتالله میلانی خواست به این اقدام اعتراض کند.
در ۱۴ فروردین ۱۳۴۶ش، در مراسم تشییع جنازه آیتالله شیخ مجتبی قزوینی دستگیر و در ۲۶ تیر همان سال آزاد شد. اندکی بعد در تهران به ملاقات زندانیان سیاسی رفت.
در پی وقوع زمینلرزه ویرانگر جنوب خراسان در ۹ شهریور ۱۳۴۷ش، عدهای از روحانیون خراسان به سرپرستی آیتالله خامنهای با هدف امداد و ساماندهی کمکهای مردمی به زلزلهزدگان، عازم فردوس شدند. او در این مدت در مجالس و منابر و همچنین هیئتهای مذهبی، به فعالیت سیاسی خود ادامه داد. این فعالیتها باعث شد که به اقامتش در فردوس پایان داده شود.
او با آنکه تحت پیگرد بود، با برخی از روحانیون مبارز از جمله سید محمود طالقانی، سید محمدرضا سعیدی، محمدجواد باهنر، محمدرضا مهدوی کنی، مرتضی مطهری، اکبر هاشمی رفسنجانی و فضل الله محلاتی در مشهد و تهران ارتباط داشت و به رغم اقامت در مشهد در بسیاری از جلسات علما و روحانیون مبارز تهران حضور مییافت.
سید علی خامنهای در ۱۳۴۸ش با هدف تبیین مباحث تأثیرگذار در روند مبارزه، به ایراد سخنرانیهایی در برخی مراکز فعال سیاسی اسلامی در تهران از جمله حسینیه ارشاد و مسجد الجواد تهران دعوت شد.
با درگذشت آیتالله سید محسن حکیم در خرداد ۱۳۴۹ش، آیتالله خامنهای تلاش مضاعفی برای تحکیم مرجعیت امام خمینی به عنوان مرجع تقلید اعلم انجام داد. در ۲ مهر ۱۳۴۹ش دستگیر و مدتی در زندان لشکر خراسان در بازداشت به سر برد.
در مرداد ۱۳۵۰ به ساواک مشهد احضار و مدتی در زندان لشکر خراسان بازداشت شد تا فعالیتی در زمینه جشنهای ۲۵۰۰ ساله نداشته باشد. پس از آزادی، و در همان سال دو بار دیگر نیز بازداشت شد و در بازداشت دوم به اتهام اقدام بر ضد امنیت داخلی به سه ماه حبس محکوم شد. وی پس از آزادی، فعالیتهای سیاسی و اجتماعی خود را گسترش داد. جلسات درس و تفسیر او در مدرسه میرزا جعفر و مسجد امام حسن و مسجد قبله و نیز در منزلش در مشهد ادامه داشت.
در آذر ۱۳۵۲ش محل اقامه نماز جماعت و جلسات تفسیر خود را به مسجد کرامت انتقال داد. پس از مدتی سازمانهای امنیتی وقت مانع اقامه نماز جماعت در آن مسجد شدند.
در آبان ۱۳۵۳ش به دعوت آیتالله محمد مفتح در مسجد جاوید تهران به سخنرانی پرداخت. در دی ۱۳۵۳ش دستگیر و به زندان کمیته مشترک ضدخرابکاری در تهران منتقل شد. در این حبس، اجازه ملاقات نداشت و از وضعیت و محل حبس او اطلاعی به خانوادهاش داده نشده بود.
او در ۲ شهریور ۱۳۵۴ش از زندان آزاد شد، اما تحت مراقبت مأموران امنیتی بود و اقامه نماز جماعت، سخنرانی، تدریس و جلسات تفسیر وی حتی در منزلش ممنوع شده بود اما او جلسات تفسیر و فعالیتهای خود را به صورت مخفیانه پی گرفت.
به دنبال درگذشت علی شریعتی در ۲۹ خرداد ۱۳۵۶ش، آیتالله خامنهای در بزرگداشت و مراسم ترحیم وی حضور یافت و در پی درگذشت سید مصطفی خمینی فرزند امام خمینی به همراه برخی از مبارزان انقلابی، مراسم ختمی در ۶ آبان در مسجد ملاهاشم برپا کردند.
او از سوی کمیسیون امنیت اجتماعی خراسان به سه سال تبعید در ایرانشهر محکوم شد و مأموران امنیتی در ۲۳ آذر ۱۳۵۶ش به منزلش یورش برده و او را دستگیر کردند و به ایرانشهر انتقال دادند. روز نهم مرداد ۱۳۵۷، ساواک زاهدان دستور داد که محل تبعید وی از ایرانشهر به جیرفت تغییر یابد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران
عضویت در شورای انقلاب
پس از مهاجرت امام خمینی به فرانسه، شورای انقلاب در اوایل آبان ۱۳۵۷ش در ایران شکل گرفت و اعضای آن به تدریج توسط امام خمینی انتخاب شدند.
سید علی خامنهای به همراه مرتضی مطهری، سید محمد حسینی بهشتی، سید عبدالکریم موسوی اردبیلی، محمدرضا مهدوی کنی، محمدجواد باهنر و اکبر هاشمی رفسنجانی، جزء نخستین اعضای شورای انقلاب بود. او در اواخر دی ۱۳۵۷ش در این جلسات حضور پیدا کرد.
شورای انقلاب تصمیمگیریهای مهمی درباره مبارزه داشت؛از جملهمذاکره با مقامات حکومت پهلوی و مقامات کشورهای خارجی، تشکیل کمیته استقبال از امام خمینی و معرفی مهدی بازرگان به عنوان رئیس دولت موقت به امام خمینی. آیتالله خامنهای تا پایان فعالیت این شورا در ۲۹ تیر ۱۳۵۹ش عضو ثابت آن باقی ماند.
حضور در سازمانهای دفاعی و نظامی
در آخر تیر ۱۳۵۸ آیتالله خامنهای به معاونت امور انقلاب وزارت دفاع، و هم چنین عضویت کمیسیون وزرای امنیتی که سرپرستی و مسئولان کلیه امور انتظامی، نظامی و امنیتی را برعهده داشت، انتخاب گردید. از دیگر مأموریتهای وی از طرف شورای انقلاب، مسئولیت مرکز اسناد و نیز سرپرستی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در ۳ آذر ۱۳۵۸ بود. در ۵ اسفند ۱۳۵۸ از مسئولیت سرپرستی سپاه پاسداران به دلیل نامزدی در انتخابات نخستین دوره مجلس شورای اسلامی استعفا کرد.
تشکیل حزب جمهوری اسلامی
آیتالله خامنهای در ایام منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی و پس از آن، به همراه سید محمد حسینی بهشتی، اکبر هاشمی رفسنجانی، سید عبدالکریم موسوی اردبیلی و محمدجواد باهنر برای ایجاد تشکلی انقلابی فعالیت میکرد. این تشکل با نام حزب جمهوری اسلامی در ۲۹ بهمن ۱۳۵۷ش رسما اعلام موجودیت کرد، اما سابقه تأسیس آن به جلساتی در مشهد در تابستان ۱۳۵۶ برمیگردد.
سید علی خامنهای از تهیهکنندگان مرامنامه حزب جمهوری اسلامی بوده و در تقسیم وظایف اعضا نیز وظیفه تبلیغات حزب را بر عهده گرفت. آیتالله خامنهای عضو موسس و عضو شورای مرکزی حزب بود و در مجموع در دوره تأسیس حزب بیشتر نقش تبیینی ایفا کرد و مواضع حزب را به صورت گفتارها و جزوههایی ارائه نمود. او در تأسیس شعبه حزب در مشهد نقش داشت و دفتر آن شعبه را در ۲۶ اسفند ۱۳۵۷ش افتتاح کرد.
پس از بهشتی و باهنر، آیتالله خامنهای در شهریور ۱۳۶۰ از سوی شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی به عنوان سومین دبیرکل آن انتخاب شد. در نخستین کنگره حزب در اردیبهشت ۱۳۶۲ش، برای دومین بار به دبیرکلی حزب و عضویت شورای مرکزی و شورای داوری حزب انتخاب شد.
وی در طول دوران ریاست جمهوری در جلسههای حزب جمهوری اسلامی تهران و شهرستانها شرکت میکرد و ضمن تبیین مأموریتها و اهداف حزب به پرسشهای اعضای دفترها و شعب و اعضای حزب پاسخ میداد.
امامت جمعه تهران
امام خمینی در ۲۴ دی ۱۳۵۸ش آیتالله خامنهای را با اشاره به حسن سابقه و شایستگی در علم و عمل، به امامت جمعه تهران منصوب کرد. پیشنهاد برگزاری سمینارهای ائمه جمعه به منظور انسجام شبکه امامان جمعه در داخل کشور و جهان اسلام از اقدامات ایشان در این دوره بود و پس از موافقت امام خمینی، نخستین سمینار در مدرسه فیضیه قم برگزار شد.
اهتمام به خطبههای عربی بعد از خطبه دوم فارسی از ویژگیهای خطبههای ایشان بوده است.
نمایندگی مجلس شورای اسلامی
آیتالله خامنهای در انتخابات نخستین دوره قانونگذاری مجلس شورای اسلامی در اسفند ۱۳۵۸ش، با حمایت جامعه روحانیت مبارز تهران، حزب جمهوری اسلامی و چندین سازمان و گروه اسلامی دیگر از حوزه انتخابیه تهران وارد مجلس گردید. در مجلس نیز عضو و رئیس کمیسیون امور دفاعی بود.
ایشان با انتخاب به مقام ریاست جمهوری در مهر ۱۳۶۰ قوه مقننه را ترک گفت.
مجروح شدن در اثر ترور
آیتالله خامنهای در ۶ تیر ۱۳۶۰ و در حال سخنرانی پس از نماز ظهر در مسجد ابوذر، واقع در یکی از مناطق جنوب تهران، در اثر انفجار بمبی که در ضبط صوت کار گذاشته شده بود به شدت زخمی شد. بر اثر این سوء قصد وی از ناحیه سینه، دست راست آسیب جدی دید.آثار این مصدومیت با ایشان باقی مانده و دست راست ایشان کارآیی لازم را ندارد. گزارشهای غیررسمی مسبب این حادثه را سازمان مجاهدین خلق ایران دانستهاند.
امام خمینی در پیامی خطاب به آیتالله خامنهای توطئه سوء قصد به جان وی را محکوم کرد و از او تجلیل نمود. ایشان در ۱۸ مرداد ۱۳۶۰ از بیمارستان مرخص شد و مجددا به صحنه اجتماعی و سیاست بازگشت و از ۲۶ مرداد ۱۳۶۰ در جلسات مجلس شورای اسلامی حاضر شد.
دوران ریاست جمهوری اسلامی ایران
دوره اول
بعد از شهادت محمدعلی رجایی- دومین رئیس جمهور اسلامی ایران- شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی و نیز جامعه مدرسین حوزه علمیه قم آیتالله خامنهای را به عنوان نامزد ریاست جمهوری انتخاب کردند و امام خمینی که تا آن زمان با تصدی روحانیون در مقام ریاست جمهوری موافق نبود، با نامزدی او موافقت کردند. انتخابات در ۱۰ مهر ۱۳۶۰ برگزار شد و رخامنهای با کسب اکثریت مطلق آراء (۹۵/۱۱ درصد) به عنوان رئیس جمهور انتخاب شد. در ۱۷ مهر ۱۳۶۰ امام خمینی حکم ریاست جمهوری وی را تنفیذ کرد و او در ۲۱ مهر به عنوان سومین رئیس جمهور اسلامی ایران در مجلس شورای اسلامی سوگند یاد کرد.
دوره دوم
چهارمین دوره انتخابات ریاست جمهوری اسلامی ایران در ۲۵ مرداد ۱۳۶۴ش برگزار شد و آیتالله خامنهای با کسب ۱۲ میلیون و ۲۰۵ هزار و ۱۲ رای (۸۵٪) از مجموع ۱۴ میلیون و ۲۳۸ هزار و ۵۸۷ نفر برای دومین بار به عنوان رئیس جمهور ایران انتخاب شد. ایشان در خرداد ۱۳۶۸ به رهبری نظام جمهوری اسلامی انتخاب شد و تا مرداد ۱۳۶۸ش هر دو مسئولیت را بر عهده داشت.
در این دوره و برای حل اختلافات مجلس شورای اسلامی و شورای نگهبان در تصویب لوایح مختلف، امام خمینی با تشکیل مجمع تشخیص مصلحت نظام موافقت کرد. و آیتالله خامنهای اولین رئیس آن شد که این سمت را تا پایان دوره ریاست جمهوری عهده دار بود.
سفرهای خارجی
او در دوره اول ریاست جمهوری از ۱۵ تا ۲۰ شهریور ۱۳۶۳ به کشورهای سوریه، لیبی و الجزایر و در دوره دوم از ۲۳ دی تا ۳ بهمن ۱۳۶۴ به کشورهای آسیایی و آفریقایی، پاکستان، تانزانیا، زیمبابوه، آنگولا، و موزامبیک سفر نمود. از ۱۱ تا ۱۵ شهریور ۱۳۶۵ برای شرکت در هشتمین اجلاس سران کشورهای غیرمتعهد در هراره مجددا به زیمبابوه سفر کرد. در این سفر در اجلاس سخنرانی کرد و با برخی از سران کشورهای غیرمتعهد دیدار و گفت وگو نمود. از ۲ تا ۶ اسفند ۱۳۶۷ نیز به کشورهای یوگسلاوی و رومانی و از ۱۹ تا ۲۶ اردیبهشت ۱۳۶۸ به کشورهای چین و کره شمالی سفر کرد.
آیت الله خامنهای در ۳۱ شهریور ۱۳۶۶ در چهل و دومین اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد شرکت کرد و در سخنرانی خود دیدگاهها و مواضع جمهوری اسلامی ایران را برای سران دولتهای جهان تشریح نمود. این اولین حضور رئیس جمهوری اسلامی ایران در مجمع عمومی سازمان ملل متحد بود.
حمایت از مبارزان مسلمان
از اقدامات دیگر آیتالله خامنهای در زمینه سیاست خارجی میتوان به برقراری ارتباط منسجم با گروههای سیاسی شیعی در افغانستان، عراق و لبنان و ایجاد تفاهم بین آنها اشاره کرد. تشکیل حزب وحدت اسلامی از احزاب هشت گانه افغانستان و مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق از مصداقهای مهم این رویکرد است. در این دوره، به دامنه حمایت ایران از مبارزان اسلامی در لبنان، فلسطین، عراق و افغانستان افزوده شد و پشتیبانی ایران به احزاب و گروههای اسلامی در آن کشورها، جایگاه منطقهای و بین المللی قابل ملاحظهای بخشید.
دوران رهبری جمهوری اسلامی ایران
با درگذشت امام خمینی در ۱۴ خرداد ۱۳۶۸ مجلس خبرگان رهبری عصر همان روز تشکیل جلسه داد. پس از بحث درباره شورایی یا فردی بودن رهبری و بعد از مطرح شدن نام آیتالله خامنهای، برخی از نمایندگان از نظر امام خمینی مبنی بر صلاحیت آیتالله خامنهای برای رهبری نظام خبر دادند. در پی آن رأی گیری به عمل آمد و اکثریت قاطع نمایندگان مجلس خبرگان آیتالله خامنهای را به رهبری نظام جمهوری اسلامی انتخاب کردند.
پس از بازنگری در قانون اساسی و انجام همه پرسی، مجلس خبرگان رهبری یک بار دیگر بر اساس قانون اساسی جدید در مورد رهبری ایشان رأی گیری کرد و اکثریت قاطع مجددا ایشان را به رهبری نظام انتخاب کردند.
سید احمد خمینی، که فرزند و نزدیکترین فرد به امام خمینی بود، نقل کرده که ایشان گفتهاند: الحق ایشان (آیتالله خامنهای) شایستگی رهبری را دارند. زهرا مصطفوی، دختر امام خمینی بیان کرده که امام خمینی از آیتالله خامنهای برای رهبری نام برده و اجتهاد او را تأیید کردهاند. اکبر هاشمی رفسنجانی نیز که از تصمیمگیران تأثیرگذار در جمهوری اسلامی است نقل کرده است که امام خمینی از آیتالله خامنهای برای رهبری آینده نظام نام بردند. وی همچنین بیان داشته که امام خمینی در جلسه خصوصی درباره رهبری آینده با اشاره به آیتالله خامنهای تصریح کرده است: شما در بن بست نخواهید بود. چنین فردی در میان شما هست.
پس از این انتخاب، مسئولان ارشد نظام جمهوری اسلامی، بیت امام خمینی، مراجع تقلید و علما، نخبگان، شخصیتهای حوزوی و دانشگاهی، خانوادههای شهدا و قشرهای مختلف مردم این انتخاب را تأیید و با رهبر جدید بیعت کردند. نهادهایی که نماد اقتدار کشورند از انتخاب آیتالله خامنهای به مقام رهبری حمایت و آمادگی خود را برای اطاعت از اوامر ایشان اعلام نمودند. سید احمد خمینی ساعاتی پس از انتخاب آیتالله خامنهای به رهبری، پیام تبریکی به ایشان ارسال کرد و دستورات ولی فقیه را برای خود لازم الاجرا دانست.
بیعتهای مردم به صورت حضوری، شرکت در راهپیماییها، انتشار اطلاعیه و پیام تبریک و امضای طومارها پس از آن انجام گرفت. کاروانهای میثاق با امام و بیعت با رهبری در آستانه چهلمین روز ارتحال امام خمینی از سراسر کشور به راه افتاد و «مانورهای بیعت با رهبری» در برخی مناطق مرزی و استراتژیک کشور و نیز برگزاری «سمینارهای میثاق با امام، بیعت با رهبری» شکل گرفت.
مرجعیت
در سال ۱۳۷۳ش پس از درگذشت آیتالله محمد علی اراکی، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و جامعه روحانیت مبارز تهران، آآیتالله خامنهای را به عنوان یکی از افراد صاحب صلاحیت برای تقلید معرفی کردند. آیتالله خامنهای در یک سخنرانی با تکیه بر این که در ایران نیازی به مرجعیت او نیست اعلام کرد درخواست شیعیان خارج از کشور را میپذیرد و تاکید کرد در آینده اگر کسی باشد که بتواند این وظیفه را انجام دهد، از آن وظیفه نیز کنار خواهد کشید.
نخستین اثر فتوایی که از ایشان منتشر شده کتابی است با نام اجوبة الاستفتائات که شامل پاسخهای ایشان به استفتاءات شیعیان است.
دیدگاهها
تقریب بین مذاهب و وحدت اسلامی
آيت الله خامنهای تفکری تقریبی دارد. و معتقد است راه پیروزی مسلمانان وحدت بین ایشان و کاستن از اختلافات آنهاست. او در همین راستا مجمع جهانی تقریب بین مذاهب اسلامی را بنیاد نهاده است. و در دوران رهبری سعی کرده است با راههای مختلف شخصیتهای موثر در جهان اسلام را گرد هم آورد.
او در سفر سال ۱۳۸۸ ش به استان کردستان نیز بر تقریب بین مذاهب تاکید کرد و در سخنرانی خود در جمع معتقدان به مذاهب مختلف، مخالفان وحدت را مورد انتقاد قرار داد.
مخالفت با قمهزنی و برخی عزاداریها
آیتالله خامنهای در خرداد سال ۱۳۷۳ ضمن یک سخنرانی برای گروهی از روحانیون، برخی از شیوههای عزاداری به ویژه قمه زنی را مورد انتقاد شدید قرار داد و آن را نوعی بدعت دانست. ایشان در سال ۱۳۷۶ نیز در سخنرانی در شهر مشهد ترویج قمه زنی از سوی حکومتهای کمونیستی را تاییدی بر سخنان خود و انحرافآمیز بودن این حرکت معرفی کردند.
ارث بردن زن از تمامی اموال شوهر
در تیر ماه ۱۳۸۶ آیتالله خامنهای در جمع گروهی از زنان نظر فقهی خود درباره ارث بردن زن از اموال غیرمنقول را بیان کرد و گفت که به نظر ایشان زن از قیمت اموال غیرمنقول ارث میبرد. این نظر در مقابل نظر فقیهانی است که معتقدند زن فقط از اموال منقول شوهر ارث میبرد.
جواز اعتکاف در غیر مسجد جامع
آیت الله خامنهای اعتکاف در غیر مسجد جامع را رجاءاْ جایز میداند. بر اساس نظر او در ایران در غیر مساجد جامع نیز اعتکاف برگزار میشود.
تهاجم فرهنگی
در نخستین سالهای دهه ۱۳۷۰ ش آیتالله خامنهای با به کاربردن عبارتهایی مثل تهاجم فرهنگی و شبیخون فرهنگی، تلاش کرد توجه صاحبنظران عرصه فرهنگ را به تغییرات فرهنگی رخداده در جامعه جلب کند. از نظر او تهاجم فرهنگی نقطه مقابل تبادل فرهنگی است و هجومی آگانه از سوی قدرتهای استعماری برای از بین بردن فرهنگ دیگر ملتها و تسلط بیشتر بر آنهاست.
حرمت توهین به مقدسات اهل سنت
آیتالله خامنهای توهین به مقدسات غیرشیعیان را جایز نمیداند. خود نیز در سخنرانیهایش به مقدسات دیگران حمله نمیکند. وی در سال ۱۳۸۹ پس از انتشار سخنان یاسر الحبیب بر ضد عایشه همسر پیامبر(ص)، توهین به مقدسات و بزرگان سایر مذاهب از جمله همسران همه پیامبران را حرام دانست.
بیداری اسلامی
بعد از وقوع حرکتهای انقلابی و شورشها علیه چند حکومت عربی در کشورهای تونس، مصر، بحرین، لیبی و یمن که منجر به سقوط برخی از حاکمان این کشورها شد، آیتالله خامنهای این حرکتها را بیداری اسلامی نامید. در رسانههای عربی این حرکتها بهار عربی نامیده میشدند.
اقتصاد مقاومتی
پس از تشدید تحریمها توسط برخی کشورهای اروپایی علیه ایران آیتالله خامنهای بر استفاده از توان داخلی در برابر تحریمها تأکید کرد. بر اثر تأکیدهای او واژه اقتصاد مقاومتی وارد ادبیات سیاسی ایران شد.
بیانیه گام دوم
در بهمن ماه سال ۱۳۹۷ ش به مناسبت گذشت چهل سال از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، آیتالله خامنهای به عنوان رهبر جمهوری اسلامی ایران بیانیهای با عنوان گام دوم انقلاب صادر کرد. او در این بیانیه نگاهی گذرا به گذشته و آینده انقلاب اسلامی کرده است.
سازمانهای ایجاد شده
آيت الله خامنهای در راستای دستیابی به اهداف دینی و نیز اصلاحات مدنظر خود در حوزههای مختلف فکری و فرهنگی تشکیلات چندی ایجاد کرده است. این نهادها بیشتر در حوزه فرهنگی فعالیت میکنند. نهادهای مثل:
- بنیاد دائرة المعارف اسلامی که دانشنامه جهان اسلام را منتشر میکند
- مجمع جهانی تقریب بین مذاهب اسلامی
- مجمع جهانی اهل بیت(ع)
- ستاد اقامه نماز
- جامعة المصطفی العالمیه
- مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی
- مؤسسه دایرة المعارف فقه اسلامی مطابق مذهب اهل بیت
- مرکز خدمات حوزههای علمیه
دغدغههای بینالمللی
آيت الله خامنهای در شهریور ماه ۱۳۷۹ مصادف با آگوست سال ۲۰۰۰ میلادی پیامی به اجلاس هزاره رهبران روحاني براي صلح جهاني در سازمان ملل ارسال کرد. این پیام توسط آیتالله جوادی آملی به عنوان نماینده ایران در این اجلاس قرائت شد.
پیام به حجاج
پیام به مناسبت ایام حج و خطاب به همه حاجیان مسلمان جزو برنامههای همه ساله آیتالله خامنهای است. او در این پیامها ضمن توجه دادن به مسائل جهان اسلام، به مهمترین و اولویتدارترین موضوعات مرتبط با امت اسلامی میپردازد. ایشان نخستین بار در تیرماه ۱۳۶۹، در اولین سال پس از رهبری جمهوری اسلامی ایران، در پیامی به حجاج بیت الله الحرام، از آنها خواست تا با طرح مصائب و مشکلات مسلمین، تلاش برای ایجاد وحدت و همدلی مسلمانان، نشر معارف اساسی اسلام و تبادل نظر در وظایف بزرگ مسلمین در دوران معاصر، حج را ابراهیمی و محمدی(ص) سازند. وی با اشاره به رخدادهای سال ۱۳۶۶ که به کشتار حاجیان و قطع روابط ایران و عربستان منتهی شد، دلیل محرومیت ایرانیان از حج را بازگرداندن معنای حج به آن با اظهار برائت از مشرکین دانست.
رهبر جمهوری اسلامی ایران، در پیام مرداد ۱۳۹۷، بر وحدت میان مسلمانان تأکید کرده است و تلاش برای اتحاد را در نقطه مقابل خواست دشمنان اسلام دانسته است که مسلمانان را به صفآرایی در برابر یکدیگر تشویق کردهاند. جدیدترین پیام او به مناسبت ایام حج سال ۱۴۴۰ق در ۱۹ مرداد ۱۳۹۸ در صحرای عرفات خطاب به حاجیان قرائت شد.
پیام به جوانان غربی
در سال ۱۳۹۳ و بعد از وقوع یک واقعه تروریستی در فرانسه توسط گروههایی از مسلمانان، آیتالله خامنهای خطاب به جوانان اروپا و آمریکای شمالی پیامی صادر کرد. ایشان در این پیام از جوانان خواست که برای شناخت اسلام به متن اصلی آن یعنی قرآن و زندگی پیامبر اسلام(ص) مراجعه کنند. این پیام با هشتگی به نام نامهای برای تو به صورت گسترده و به چند زبان در شبکههای اجتماعی اینترنتی منتشر شد پس از شورش جلیقهزردها در پاریس نیز آیتالله خامنهای در ۸ آذر ۱۳۹۴، دومین نامه را خطاب به جوانان غربی نگاشت.